تلاش برای ایستادن
سلام جوجه مامانی
مامانی باز اومدم برات بنویسم گلکم
خوشگل مامان این روزها حالت خوب نیست و سرماخوردگی لعنتی دست از سر پسر نازم برنمیداره با اینکه داروهای دکتر رو هم سر وقت بهت میدم اما هنوز آبریزش بینیت خوب نشده خیلی غصه میخورم برات مامانی
خدا جونم پسرم خوب شه دیگه ،خیلی طولانی شد الان پنج روزه دارم بهت دارو میدم اما ...
به خاطر سرماخوردگیت این هفته نتونستم برم سر خاک دایی محمد و خیلی دلتنگشم ...
مامانی این روزها با اینکه حال نداری اما ورجه وورجه ات کم نشده و سرعت سینه خیز رفتنت هم زیاد شده ، با گرفتن از چیزی خودتو سر پا نگه میداری و کلی ذوق میکنی .
تازه سرسری که قبلا گفته بودم میکنی ، چند روزیه دس دسی هم میکنی که مامانی فدای اون دستای ناز کوچولوت بشه.
اینم یه سری عکس از نفس زندگی ما
کیان بعد از حمام
فدای موهات و چشات
سلااااااااااااااااااااام
مامانی صب کن
من میخوام رو پای خودم واستم
دیدی تونستم
آخه مردی شدم واسه خودم
یووووهووووووووووووووو
اینم مروارید کیان جووووووووونی
قربون پاهات
اینم یک عدد کیان شلوغ کار
مامانی تو اینجا چیکا میکنی
بدو بیا بغل مامان نفسم
فرشته زندگی ما
بی اندازه و عاشقانه
دوستت داریم
مامان و بابا