نذر بی بی جان

سلام لوبیای مامانی

عزیزم الان که دارم برات می نویسم ساعات اولیه روز شنبه است و میخوام در مورد روز سه شنبه صحبت کنم آخه مهم بود دلم نیومد نگم،میدونی دیگه همونطور که گفتم درگیر عروسی عمو رضاییم و وقت نمیکنم سر موقع برات بنویسم لوبیا نازنازی من

روز سه شنبه بی بی جان طبق نذری که  واسه اومدن تو نانازم به این دنیا کرده بود،نذرش رو ادا کرد و روزه خوانی گرفت.فک کنم دیگه همه از اومدن تو با خبر شدن فقط مونده خواجه حافظ شیرازی

گلکم این روزا حال مامانی که خیلی خوبه،ماشاله یادمون نره انگار نه انگار که یه لوبیا داره تو وجودش روز به روز و ساعت به ساعت رشد میکنه،پس معلومه نی نی خوبی هستی.فدات بشه مامانی

عزیزم فردا شب عروسیه ،ایشاله همه چی به خیر و خوشی تموم شه و عمو و زن عمو هم تا آخر عمر در کنار هم شاد و خوشبخت باشن تو هم براشون دعا کن عزیزکم

بابایی خیلی نگران عروسیه ،احساس میکنم خیلی استرس داره. خب از حق هم نگذزیم استرس داره ولی بابایی تو هم زیادی حرص میخوره

راستی خوشگل مامانی ماشین ما ماششین عروسه

کلی واسه عروسی برنامه ریختم ولی در عین حال باید بیشتر مواظب تو ناناز مامانی باشم تو هم حواست به خودت باشه گلم

یه حسی بهم میگه دخملی ولی من فقط سلامتیتو از خدا میخوام یعنی سلامتی همه نی نی ها رو میخوام بعدش هم تو ناز مامان،تا یکی دو ماه دیگه مشخص میشه که دخملی یا پسمل

فقط اینو بدون که مامانی و بابایی دوست دارن خیلی،خب تو ثمره زندگی من و باباییت هستی ،بایدم دوستت داشته باشیم  

فدات بشم مواظبتم تو هم مواظب خودت باش

بوووووس بووووس