کیان کوچولوکیان کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

فرشته کوچولویه مامانی

اولین سونوگرافی و صدای قلب لوبیا کوچولویه مامانی

1392/3/28 2:11
نویسنده : مامان رخساره
280 بازدید
اشتراک گذاری

سلام لوبیا نازی مامانی

میدونی چرا بهت میگم لوبیا،آخه روز شنبه که رفتم سونوگرافی خانم دکتر بهت میگفت لوبیا،بهم نشونت داد واقعا هم قد یه لوبیا بودی یه لوبیایی که قلب داشت و قلبش مث یه گنجیشک میزد.الهی فدات شم

قلبت رو هم  دیدم مامانی ،جااااانم چقد زیبا بود

وقتی دیدمت خیلی خوشحال شدم ،بال نداشتم پرواز کنم . خانم دکتر صدای قلبت رو گذاشت گوش کردم خواستم واسه بابایی هم صدای نفسش رو ضبط کنم که یهو فرار کردی رفتی اون طرف  خانم دکتر هم گفت باشه یه بار دیگه،ای وروجک از الان داری خودتو واسه بابات لوس میکنی.قربون اون ناز کردنات هم میریم عزیزم

خانم دکتر گفت وضعیتت نرماله و قلبت هم سالم سالم

خدا رو شکر میکنم

باورت نمیشه مامانی ، وقتی دیدمت توی دستگاه سونو یاد عظمت و مهربونی خدای مهربونمون افتادم.خدایی که هیچ وقت نزاشت تو زندگیم کمبود چیزی رو حس کنم و همیشه و همه جا پشتیبانم بوده و میدونم که از این به بعد هم هست.

از همین خدای مهربونم میخوام که :

خدا جونم به همه اونایی که منتظرن تا یه فرشته کوچولو از طرف تو بیاد تو زندگیشون تا زندگیشون هر چه بیشتر رنگ خدایی بگیره،فرشته ای سالم و صالح در زندگیشون قرار بده و همه اون نی نی هایی که قراره دنیا بیان رو حافظ باش تا سالم بیان تو بغل مامان باباهاشون. آمین

شکرت میکنم ای خدای جهانیان

راستی لوبیا جونم دیگه داری بزرگ میشی و داری میری تو 3 ماهگی.

ببخشید که دیر به دیر میام برات بنویسم آخه این روزا خیلی شلوغ پلوغه،عروسی عمو رضا و زن عمو اکرمه .این روزا همش سرگرم مراسم اونا هستیم هفته دیگه یکشنبه یعنی شب نیمه شعبان،ولادت آقامون حضرت مهدی،مجلس عروسیشونه گلم.ماچ

باید خیلی مواظب همدیگه باشیم تو عروسی.

این بابایی هم که هی میاد به وبلاگت سر میزنه،میبینه چیزی ننوشتم غر میزنه که چرا نمینویسی پس.

دیشب هم که داشت آبروم رو می برد و وبلاگت رو به مادر جون و عمه راضیه و مرضیه داشت نشون میداد و کلی خجالت کشیدمخجالتخجالتخجالت

مامان جونم مواظب خودت باش تو نفس من و بابایی هستی نانازم

به قول خانم دکتر که بهت میگفت پهلوون ، همونجوری پهلوون بمون قربونت برم

                                دوست داریم

 

اینم عکس اولین سونوت خوشگلم

اوناهاش اون لوبیاهه توییچشمکقلبماچ

اولین سونو

 

راستیییی

اینم اولین عروسکت،البته کار دسته .میدونی کار کیه ؟ کار دختر خاله الهه جووووون

تا بیای من از طرف تو ازش  تشکر میکنم : میسی دختر خاله جونم، دوست دارم

بعدا که دنیا اومدی ازش تشکر کن نانازمماچ

اولین عروسک یا اولین کادو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان پسته
28 خرداد 92 16:30
وای که چه حس خوبیه شنیدن صدای قلبش منم فردا میرم برا شنیدن صدای قلبش استرس دارم شدید

خدا لوبیاتو برات حفظ کنه


ممنونم عزیزم،چراااا استرس؟
به خدا بسپار
از خدای مهربونمون میخوام که حافظ همه نی نی ها باشه حافظ پسته تو هم هست خیالت راحت عزیزم
صبا
1 تیر 92 12:31
خدای مهربون نگهدار این نینی ناز به همراه پدرو مادرش باشه!![

ممنونم عزیزم ، خدا ایشاله به تو هم یه فرشته کوچولو و سالم نصیبت کنه.قربون مهربونیات خاله جووون
صبا جوون دلم برات خیلی تنگ شده
هدی
5 تیر 92 0:18
ان شالله به سلامتی باشه رخساره جون خیلی برات خوش حالم