اولین زیارت من و پسرم
سلام عزیز دل مامانی
پسرم دیگه ازت نمیپرسم که خوبی! آخه الان دیگه ماشاله تکون میخوری و خودم میفهمم که خوبی،گلم تو اونجا تو دل مامانی معلوم هست چیکا میکنی؟!!! بعضی موقع ها یهو یه حرکتایی میری که همینجوری میمونم که الان این چه حرکتی بود خدایا،خیلی دوست دارم
عزیز دلم، همون جور که فک میکردم حس کردن تکونات خیلی شیرینه و احساسمو روز به روز بهت بیشتر میکنه
دیگه الان باورم میشه که یه فرشته کوچولو داره با وجود من رشد میکنه و قراره تا چند وقت دیگه بیاد بغل مامان و باباش
عزیزم اول سلامتی همه نی نی ها رو میخوام از خدامون و بعد تو عزیز مامان رو
خب گلکم،امروز ولادت امام رضا(ع) بود و طبق نذری که واسه اومدن تو کرده بودم دیشب رفتیم حرم امام رضا و برای اومدن تو شیرینی بین زائران امام پخش کردیم.دایی محمد رو هم با هزار تا امید و آرزو بردیم تا شاید امام رضا قربونش برم بهش نگاهی بندازه و شفاش بده که ...
گل نازم،تو پاکی دیشب هم ازت تو حرم خواستم الان هم میگم واسه همه مریض ها دعا کن چون هیچ چیزی مثل سلامتی ارزشمند نیست و اینو از من برای همیشه داشته باش که:
اولین چیزی که واسه این دنیات از خدا میخوای سلامتی و عاقبت به خیری باشه
دعای منم برای تو همیشه همینه
هیچ وقت یادت نره
از دیشب ساعت 6 عصر تا 4 صبح امروز تو حرم بودیم،خوب بود اما حسابی سرما خوردیم و به خاطر ازدحام جمعیت خسته شدیم .بابایی دیشب حسابی نگرانت بود چون خیلی حرم شلوغ بود.بابایی خیلی هواتو داره مامانی
من و بابایی عاشقتیم
خدا جونم شکرت میکنم بابت این نعمت شیرینت و ازت میخوام که پسرم سالم بیاد تو بغلم