ازجیش گرفتن کیان گلی
سلام خوشگلکم
مامانی اومدم بگم که این روزا حسابی آمادگیتو نشون میدی واسه از جیش گرفتن
شبا تا صبح خشکی ،جیش هم داشته باشی پا میشی نق میزنی تا ببرمت دستشویی ،خلاصه این روزها درگیر پروژه جیش شما هستیم و خیلی آقاااااااااا داری همکاری میکنی.
حرف زدنات که محشر شده و حسابی چلچل شدی واسه مامان و بابایی
چند روز پیش اومدم نزدیکت که ببوسمت منو هل دادی و گفتی مامان بررررروووووو
این روزا حسابی میبریمت پارک و بازی و ددر دودور و شما هم حسابی لذت میبری و بازی میکنی و امشب که رفته بودیم پارک دیگه حسابی وارد شده بودیو خودت تنهایی از پله های سرسره میرفتی بالا و خودت پاهاتو میاوردی جلو میشستی و بعدش هم سر میخوردی باز دوباره میرفتی رو پله ها. کلی کیف کردم از مستقل شدنت
میرفتی رو صندلی میشستی و به یه بچه که اونچا بود میگفتی
نی نی بیا بالا صندلی
فدای جمله بندی هات بشه مامانی که انقده بزرگ شدی گل گلی من
هی میرفتی سمت نی نی و لبخند میزدی و میگفتی نی نییییییی و میرفتی نزدیکش که ببوسیش
مامان فدای مهربونیات
ولی در عین حال حسابی شیطونی میکنی و از هر چیزی استفاده میکنی واسه بالا رفتن و بهم ریختن
جدیدا اصلا با اسباب بازی هات بازی نمیکنی و همش در حال کنجکاوی هستی
یکی از دندون های نیشت هم زده بیرون
اسم منو میگی روساره
یهوویی میبینی تو خونه داری بازی میکنی و شروع میکنی به صدا زدن پسر عموها و دختر عمو و دایی و ...
بای بای میکنی و میگی بای بای ،میگم بوس هم بفرست دستاتو میاری جلو دهنت میگی بوووس بعد دستتو میبری سمت طرف مقابل
عاشق ماستی برعکس اینکه شیر نمیخوری ، موقع غذا همش میگی ماست ماااااااااااست
از ماه پیش ،شبی که تولد دوستم بود و کیک گرفته بودن و ما شعر تولد رو خوندیم بعد اینکه کیک خوردیم یهو تو گفتی تبلد تبلد و دست زدی از همون موقع یهو میگی تبلد تبلده و دست میزنی قربونت بشه مامانی
میگی یک دو سه
شب که میخوایم بخوابیم ،میگم کیان برو بابایی بوس کن بگو شب بخیر بریم لالا.تو هم مشغول هر کاری باشی بی خیال میشی و میری باباییو بوس میکنی میگی بابایی نانِر(نادر) شب خیر
بعد غذا میگم کیان بگو الهی شکر ،دستاتو میبری بالا و میگی الهی شُچر
وقتی میخوای کاری انجام بدی میگم کیان اجازه نداری ،یه کم مردد میشی تو انجامشو بهم نگاه میکنیو میگی اجازه
خلاصه که تموم زندگی مایی و عاشقانه دوست داریم