کیان کوچولوکیان کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

فرشته کوچولویه مامانی

یک ماهگی پسرم

1392/11/27 22:33
نویسنده : مامان رخساره
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدار مامانقلب

چه زود یک ماه شد عزیز دلم، باورم نمیشه که تو یک ماهه که پیشمی

چقدر زمان زود میگذره وگاهی اوقات متوجه گذرش نمیشی،پسر نازم میخوام بدونی مامانی و بابایی خیلی دوست دارن و خالصانه عشقشون رو نثارت میکنن.

نمیدونم چی باید بنویسم عشقم،فقط اینو میدونم خیلی دوست دارم بعضی وقتا همینجوری نگام که بهت میفته یهو یه تلنگری بهم میخوره که این پسره منه ؟ همونی که منتظرش بودم؟ همونی که 9 ماه انتظار دیدنش رو داشتم؟همونی که 9 ماه تمام باهاش حرف میزدم

خدای من،شکرت میکنم. نمیدونم چرا ما انسانها دنبال معجزه میگردیم در حالی که لحظه لحظه زندگیهامون معجزه اس،خدای من این کوچولویی که الان پیش من خوابیده چه جوری از هیچی به وجود اومد؟!! این معجزه نیست؟؟ تمام حرکاتش معجزه و به خواست توست خدای جهانیان

خدای من این موجودی که تا زمانی تو بطن من بود بدون هیچ تلاش تغذیه میشد ، چطور به محض دنیا اومدنش به دنبال تغذیه خودش هست؟؟؟ نمیدونم واقعا نمیدونم

فقط اینو میدونم که وقتی هر بار  نگاهش میکنم،به این دستای کوچولو و پاهای کوچولوش و اون صورت ناز و معصومش فقط و فقط یاد بزرگی خدا میفتم.

خداوندا شکرت و لا اله الا الله

فرزند کوچکم، حاصل عشق من و پدرت و امید فردایمان هستی و تمام لحظات در کنار تو بودن رو عاشقانه دوست دارم حتی گریه های وقت  و بی وقتت را. میخوام بدونی که شیرین تر از تو برای من وجود ندارد.

گل من امشب یک ماهه شدی و خوشحالم که تونستم از پس وظیفه جدیدم هم بربیام و چقدر شیرینه این وظیفه ، مامانی دیشب هم بردیمت واسه حتنه، با اینکه اکثر مامانا میگن دلمون نمیاد موقع ختنه بالا سر بچمون باشیم ولی من همه سعیمو کردم که خودم پیشت باشم آخه حس میکردم طاقت اینکه تو گریه کنی و من پیشت نباشم و کاری واسه آروم کردنت نکنم رو ندارم واسه همین از لحظه اول خودم پیشت بودم و دستت تو دستم بود باهات حرف میزدم، الهی بمیرم واست که انقد گریه کردی ولی خدا رو شکر همون یکی دو ساعت اول بود و بعدش آروم شدی.بابایی که نیومد تو اتاق و گفت طاقت دیدنش رو ندارم هنوز هم فیلم عملت رو ندیده و میگه نمیخوام ببینم. باباییت خیلی دل نازکه مامانیچشمک

خدا رو شکر که همه چی تا الان خوب بوده و تو هم الان خیلی راحت و آروم کنارم لالا کردی

واااااااااااااااااای که هنوز باورم نمیشه تو مال مایی کوچولو ریزه میزه من

بعضی وقتا انقد بوست میکنم تا خسته شم تو هم ساکت میشی و گوش میکنی الهی من فدای اون گوش کردنات بشم که چشات رو باز نگه میداری و خیره میشی قربونت برمماچ

کیان من الان تا حدی میتونه سرش رو کنترل کنه و خودش گردنشو اینور اونور کنه، میتونه با دستاش بازی کنه و اونها رو حرکت بده و حتی انگشتاشو بزاره تو دهنش و ملچ ملوچ راه بندازه قربونش برم الهیقلب

میتونه کمرش رو برداره بالا و پاهاشو محکم بزنه به زمین و هر چی زیر پاشه رو با پاهای کوچولوش هل بده و همچنین حس میکنم میتونه با حس بویاییش منو از بقیه تشخیص بده آخه هر وقت میای بغلم آروم میشی

عاشق نگاهاتن مامانی و بابایی،و عاشقانه منتظر لحظه لحظه بزرگ شدنت هستیم مامانی

 دوستت داریم خیلییییییییی

قلبقلب

ماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

صبا
30 بهمن 92 0:24
ای جااااااااااااان دلم کیا خالههههه منم قربون اون نگاهاش میشماااااااا رخساره جونم خوبی؟؟؟ خداروشکر عزیزم خیلی خوشحالم که خوشحالی
مامان رخساره
پاسخ
مرسی عزیزم ما خوبیم انشاله که تو هم خوب خوب باشی در کنار همسری